مصالحه طلبی یا اصلاح طلبی . . ..
یزدفردا-یادداشت سیاسی  –دکتر محمد حسن نجفی :متاسفانه دیری است در كشور ما افراد و افكار جایشان عوض شده ! این موضوع از آنجا كه بعضا خوشایند بعضی جریانات سیاسی است ، به حال خود رها شده و نتیجه اش وانفسائی است كه آدمهای متضاد را كنار هم نشانده و البته این كنار هم بودن نه از سر دوستی است و نه از عقیده و مرام مشترك ، و نمیتوان ادعا كرد كه از سر مردم داری و دین مداری هم باشد چرا كه وقتی تعریف این عبارات در گروههای منتصب تا 180 درجه تفاوت داشته باشد ادعای وحدت و اتفاق در حد همان ادعاست بعد از آن با همین نگاه چهره ها میشوند مسلكها و جمع شدن زیر بیرق یك نفر میشود جانبداری از تفكر(كه البته گاه عده ای نیز جماعتشان به همین مقصود است ) در همین مسیر واژه هایی نیز رایج شده كه مفاهیم آن با معانی واقعیش متفاوت است ! در دوران دانشجوئی در نشستی با عده ای توریست، رفیقی مرتب میگفت I don’t understand و آنها میخندیند و در آخر فهماندند كه این معنایش نفهمی است نه نفهمیدن به زبان پارسی ! میان ماه من تا ماه گردون تفاوت از زمین تا آسمان است !
اما قصد از این مطالب : امروزه جریانی در اجتماع شكل گرفته كه خود را اصلاح طلب میداند و صد البته غیر خود را انحصار طلب غافل از اینكه خود این تقسیم ، كلا یعنی انحصار طلبی ! و البته هركجا این كلام به قول یكی منعقد شد حتما گریزی میزنند به آقای خاتمی !( اینجانب فارغ از عدم علاقه به منش سیاسی آقای خاتمی ایشان را به دلایل متعدد از جمله ادب و اخلاق و سیادت قابل احترام میدانم و متعرضین به ایشان را نیز آدمهای منصفی نمیدانم )
در این هم نشینیهای اجباری هرچه فكر میكنم ارتباطی بین نهضت آزادی و مجاهدین انقلاب اسلامی با ایشان نمی بینم همینطور حزب اعتماد ملی و مشاركت را هم هنوز نتوانسته ام در زیر یك سقف تصور كنم ! به عبارتی اختلافات این بزرگواران بیش از اختلاف در روشهاست یكی داد میزند مردم میتوانند خدا را هم محاكمه كنند و دیگری مدیریت فریاد بر سر كفر در حجاز را بر عهده دارد یكی مینویسد كربلا نتیجه بدر است و زیارت عاشورا به دلیل لعن دشمنان ائمه(بخوانید تبری ) دارای الفاظ خشونت طلبانه هست و دیگری در جمعی كه قبلش زیارت عاشورا خوانده و كلی هم برای امام به سرو سینه خود زده داد سخن میراند كه چرا باید زنجیره ها به دلیل این سلسله مقالات از هم گسسته شود ؟ اسمش را هم میگذارد عدم آزادی بیان !
حال اگر از او بپرسی پس تولی و تبرای عقیده ات چه میشود ؟ همه زنجیره ها را به هم می بافد كه منظور دین اینها نیست ! علیا مخدره ای به قول ما یزدیها با كله پتی نوبل میگیرد و تازه طوری بهائیت را صاحب حق میداند كه انگار قصد كسب نشان قره العین را دارد ! و معترضین به روایت اصلاح طلبی از منشهای لامذهبی ومخالفین این روشها و منشها را دگم اندیش و متحجرینی جلوه میدهند كه تاب تحمل این همه ترقی در حوزه های اصلاح راندارند ! به دلیل استفاده غلط و نابجای كلامی به نام اصلاحات از لبان افرادی كه هركدام ساز خود را میزنند این كلام مطهر در اجتماع امروز مفهومی متفاوت یافته است به گونه ای كه اگر كسی خود را اصلاح طلب بداند و منتقد جریان سیاسی كه به غلط این نام را بر خود نهاده ! او حتما اصلاح طلب نیست ! و اگر خدای نكرده مفهوم اصلاح طلبی از نگاه این عده را قبول نداشته باشد علاوه بر آن ، مسلمانیش هم طالبانی است ! ‌این جماعت تنها خط قرمزی كه برای اصلاحات میدانند خود اصلاحات است كه فقط یك روش ثابت و غیر قابل اصلاح آنهم به تعریف خود ایشان دارد. تا آنجا كه ما شنیده ایم و بر این شنیده ها دلایل فراوانی اقامه هست مفهوم اصلاح طلبی جز اینست كه این آقایان آنرا به خود نسبت میدهند از دید ما ندای اصلاحات را نبی مكرم اسلام برای نجات بشر اقامه كرد و سیدالشهدا برای اصلاح در امت جدش سر به پای جانان داد و به تعریف امیر مومنان اصلاح در امت ، برای بازگرداندن نشانه های حق و تامین امنیت ستمدیدگان و اجرای قوانین فراموش شده الهی است ( و نظهر الاصلاح فی بلادک فیامن المظلومون من عبادک وتقام المعطلة من حدودک1 ) بعضی از این جماعتی كه ما دیده ایم حاضرند برای بقای اصلاحات مد نظر خود منافع ملی که سهل است دین خود را هم معامله كنند و بر آن افتخار !
برای توجیه برداشتهای غلط خود از دین ، آسمان و ریسمان رابه هم ببافند انگار که خداوند متعال دین خود را نیاز تکمیل ایشان میداند به فرموده امام اولین( ام انزل الله دینا ناقصا فاستعان بهم علی اتمامه ام کانو شرکاء له فلهم ان یقولو و علیه ان یرضی ام انزلالله دینا تاما فقصر الرسول عن تبلیغه وادائه ) آیا خدای سبحان دین ناقصی فرستاد و در تکمیل آن از آنها استمداد کرده است ؟ آیا آنها شرکاء خدایند که هرچه میخواهند در احکام دین بگویند و خدا رضایت دهد ؟ مردم ما رفیق هر كه باشند همراه دین ستیزی نیستند !
باورهای دینی آنها حماسه های هشت سال دفاع را خلق كرد و در این تعریف رزمندگان و شهدا در راس فهم و شعور سیاسی تا لحظه آخر ماندند ! كجای این همه رشادت مفهومش تا پشت دروازه های خرمشهر است وبس ! غائله ای در 18 تیر درست كردند و این شد سپر بلای عده ای معلوم الحال كه به فرموده رهبر معظم انقلاب نقطه اوج انحرافی بود كه در دهمین سال از رحلت امام به قصد براندازی نظام مقدس جمهوری اسلامی به راه افتاد و رهبران آن هم اكنون در ینگه دنیا به امر جیره خواری مشغولند تازه منكر همین اصلاحاتی كه از آن نان خورده اند ! اما هنوز كه هنوز است عده ای به نام اصلاح طلبی و در روزنامه های منصوب به خود بر مرده این حركت چوب میزنند و.... اینها بخشی از جریاناتی است كه به وضوح به اسم اصلاح طلبی رخ داد و مفهومش شد هر روز یك بحران ! براستی اگر اینها منصوب به اصلاحات نیست خواسته زیادی نیست كه این جریا ن خود را از این همه در پیشگاه ملت تبرئه كند !
به نظر ما اصلاح طلب همان است كه در دیانت خود از جان میگذارد نه از نام دیگران ! از عواطفی كه مردم به سیادت وبزرگی دارند بهره سیاسی به نفع جریان خود نمیبرد !
شعار زنده باد مخالف من را به گفتمان خروج از حالت تدافعی و آغاز حمله تغییر نمیدهد ! اصلاح طلب رفیقی دم دمی مزاج نیست كه یك روز یكی را شعیب ابن صالح بخواند روزی صورتی و خاكستری و هنوز سپیدی روزی نامه اش به زردی نزده از بغض بشود سینه چاك سازندگی و در حالیكه هنوز زمانی از حركت قطار قدرتشان نگذشته لكوموتیو ران آنرا هم پیاده كنند ! یك روز منادی كاریزما باشد و یك روز مدافع بیت !
شركت تولید هاله نور بسازند و مروج تبلیغ دروغین جای خالی در صف برای نماز... و یك روزبه واسطه هك در یك نوشتار جمع شوند برای گریه بر یك شیر پاك خورده ! تازه انكار افتخار عرصه های تخریب هم در ایشان افاقه نكند و . . . قبول ندارید كه نمیتوان فریاد عده ای برای سینه زدن در زیر علم ورود دوباره آقای خاتمی را باور كرد ، در حالیکه در شعارهایشان فریاد وا اسلاما و وا ملتا و وا كشورا سر میدهند ! اما در مقالات و نوشتارها به همه كار دولت مكتبی نهم می تازند و به قیمت گذشتن از منافع ملی نقد غیر منصفانه را گفتمان غالب نوشتارهای سیاسی خود كرده اند ؟ جالب تر آنکه همه دستاوردهای دولت مکتبی را متعلق به گذشته ای بدانند كه بیشترین هجمه به دین مداری در آن رخ داد این جماعت غافلند که دین مداری در جامعه حقی است كه خداوند بر حاكمان مقرر كرده ، به فرموده امام اولین كه فرموده اند ( و لا تسخط اله برضی احد من خلقه فان فی الله خلفا من غیره و لیس من الله خلف فی غیره ) خدا را در راضی نگاه داشتن مردم به خشم نیاور که خشنودی خدا جایگرین هر چیزی بوده اما هیچ چیز جایگزین رضایت خداوند نمیشود .. وبر این اساس حكومت دینی تنها در جهت رضایت حق معنا میابد به این معنا در حكومت نمیتوان خود را مسئول عن رعیته خواند و دولت را متولی دین مردم ندانست اینها همه انبوه دم خروسی است كه از جیب جریان موسوم به اصلاح طلبی پیداست و البته بنده منكر آنم كه این همه خواسته قلبی عده ای از منادیان گفتگو باشد اما منتظریم كه انكار این را نیز در فضای گفتگوها بشنویم ، آیا خواسته زیادی است ؟
پی نوشت
1نهج البلاغه خطبه 131
  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا